قانون کاشت و برداشت
پیغمبران الهی و آموزگاران بزرگ معنوی، درس های مهم و بزرگشان را به شکل داستان های ساده و روان به انسان ها آموخته اند. آنان در داستان هایشان از فصل ها، غلات و ماهی ها صحبت کرده اند، زیرا انسان های آن دوره به آسانی زبان کشاورزی و صید را درک می کردند. اما در پس این داستان های ظاهراً ساده، به مفاهیم عمیقی اشاره می کردند. تمام قوانینی که در طبیعت موجود هستند در این داستان ها دیده می شوند.
فرقی ندارد که شما در برنامه نویسی کامپیوتر تخصص داشته باشید یا یک چوپان ساده باشید، در هر صورت قوانینی که در طبیعت وجود دارد در مورد همه یکسان است.
شما برای این که محصولی را برداشت کنید در آغاز باید دانه ای بکارید. بنابراین اول خاک را شخم زده و دانه را کاشته و آن را آبیاری می کنیم ( تلاش )، سپس مدتی منتظر می مانیم ( بردباری ) و آن گاه می توانیم لوبیا درو کنیم (ثمر).
اما در زندگی روزمره انسان ها اغلب این اصل را فراموش می شود. ما می گوییم:
اگر امروز لوبیا بکارم فرا چه چیزی درو می کنم؟ و جواب این است: دانه خیس لوبیا.
قانون کاشت و برداشت می گوید: امروز بکار کمی تحمل و بردباری داشته باش، آن گاه درو کن.
شاید اگر در عصری زندگی می کردیم که مجبور بودیم مثل گذشته خود محصولات غذایی خود را تولید کنیم درک این مطلب برایمان آسان تر بود اما، ما در عصری زندگی می کنیم که غذاهای آماده در اختیارمان است.
اثر: اندریو متیوس