انرژی، امید و آگاهی

انرژی، امید و آگاهی

برای ساختن زندگی آرمانی مان، به زیرساخت محکمی نیاز داریم تا بتوانیم هویت و ارزش های خود را بر آن بنا کنیم.
ساختن چنین زیرساخت استواری با زیستن در تمامیت خودمان امکان پذیر می شود.
آیا زیرساخت وجودی شما مستحکم است؟

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یونگ» ثبت شده است

نیمه ی تاریک وجود یا سایه

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۲۵ ب.ظ

"کارل یونگ" نیمه ی تاریک وجود را  "سایه" می نامد. یونگ گفته است :"سایه، آن کسی است که شما نمی خواهید باشید!"
سایه شامل همه ی آن ویژگیهای شخصیتی ماست که سعی می کنیم پنهان و یا نفی کنیم. آن ویژگیهایی که از نظر دوستان و اطرافیان و از همه مهم تر، خود ما قابل پذیرفتن نیست.
 چهره های مختلف سایه:
سایه، چهره های مختلفی داره: ترسو، خشمگین، تنبل، زشت، بی ارزش؛ عیبجو، سلطه جو و.....این فهرست می تونه شامل هر صفتی باشد. هر چه که موجب شرمندگی ماست و وانمود می کنیم که نیستیم. همه ی ویژگیهایی که ازشون بدمون می یاد یا در برابرشون مقاومت می کنیم.

 ما در بدو تولد، خودمون رو می پذیریم و دوست داریم، چون پیشداوری نمی کنیم که این ویژگی ما خوبه یا بده.اما به تدریج که بزرگ می شیم،  از اطرافیانمون یاد می گیریم که چی خوبه و چی بده.

به تدریج یاد می گیریم که بعضی رفتارها باعث می شه قبولمون کنن و بعضی رفتار ها باعث می شه ما رو طرد کنن.

ما کم کم ویژگی هامون رو به صورت  قابل قبول و غیرقابل قبول  تقسیم بندی می کنیم. یعنی از نظر خودمون خوب  یا بد. اون وقت به این نتیجه می رسیم که برای این که، قبولمون داشته باشند، باید خودمون رو از شر صفات بد رها کنیم یا لااقل پنهانشون کنیم!

ما مثل یک قصر بزرگ می مونیم که هزاران اتاق داره. ما هر صفتی رو که فکر می کنیم ما رو غیر قابل قبول می کنه ، به تدریج، در طی سالهای زندگیمون، در اتاق های قصر وجودمون، زندانی می کنیم و به در هر اتاق یک قفل گنده می زنیم تا دیگران متوجه نشن که ما اون صفت بد(بد از نظر ما) رو داریم.

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۵
هستی بانو

سایه در روانشناسی یونگ

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ

وقتی از سایه حرف می زنیم، با مبحث بزرگی در تماس می شویم و آن مبحث این است که پرداختن به سایه دروازه ی ورود به ناخودآگاه و دنیای روانی هر فرد است و نقطه ی شروع قدم نهادن فرد در مسیر تفرد خویش اولین قدم در راه فردانیت، شناختن سایه هاست.

 سایه چیست؟ به بخش های مغفول مانده و پذیرفته نشده ی شخصیت هر فرد سایه می گویند، آنچه را که نمی پسندیم و طرد می کنیم در سایه قرار می گیرد واپس رانی آنچه پذیرفتی نیست انسان از هر چیزی که موجبات ناخشنودی او را فراهم می کند و آن را به شدت انکار می کند می تواند پی به سایه ی خود ببرد وقتی فرد خصلت ناپسندی را در خود انکار می کند و آن را به دیگری نسبت می دهد، موجب می گردد که همان خصلت در او به سایه تبدیل گردد.

مثلا وقتی که  کسی دروغ می گوید و فرد نسبت به این دروغ واکنش هیجانی شدید از خود نشان می دهد، دروغگویی را تبدیل به سایه ی خود کرده است فرد نمی پذیرد که ممکن است خود نیز دروغ بگوید بخاطر همین دچار سایه ی دروغ می شود دقت کنید که گفتم وقتی فرد در برابر خصلت ناپسندی دچار واکنش هیجانی می گردد.

۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۵
هستی بانو

معانی اسامی یونانی آرکی تایپ ها

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۴۲ ب.ظ

Archetypeچیست ؟
انرژیهای روانی مردان و زنان در ۱۵ دسته کلی قرار میگیرند و هرکس به صورت طیفی از این مدادرنگی شخصیتی ، رنگ میپذیرد و تیپ خودش را پیدا میکند
ریشه های علمی شخصیت شناسی آرکتایپی:
پروفسور یونگ سویسی و شاگردانش مثل خانم بولن روانپزشک، زیباترین دسته بندیهای این بحث را تدوین کرده اند.

معانی اسامی یونانی آرکی تایپ ها در ادامه مطلب

۰ نظر ۱۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۴۲
هستی بانو

زندگینامه کارل گوستاو یونگ

سه شنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ

دراین متن به دوره های گوناگون سیر اندیشه دکتر کارل گوستاو یونگ اشاره میشود. با شرح مختصری دربارۀ آزمون تداعی واژه ها، به دیدگاه او راجع به ساختارشخصیت (ایگو، پرسونا، سایه، آنیما وآنیموس ،ناخودآگاه جمعی یاگروهی ،نمودگارهای باستانی ،چگونگی تشکیل نمودگار های باستانی، خود)، فرضیه رشد شخصیت، نوع شناختی شخصیت، نمادها و بحران میانسالی و سن پیری خواهیم پرداخت. سپس به کاربردهای عملی روان شناسی تحلیلی، اصول درمان و ارزیابی نظریات یونگ اشاره می شود. یونگ را دانشمندی عارف می دانند که به نحوی عارفانه به مسائل نگریسته و در این باره به سبب مطالعات و تحقیقات فراوان، زیر بنای تفکراتش عرفانی است.

شرح مختصر زندگانی کارل گوستاویونگ
یونگ در سال 1875 در کسویل روستایی در یکی از کانتون های آلمانی زبان سویس به نام تورگوویا درشمال شرقی این کشور متولد شد.پدر او یک کشیش پروتستان بود. زمانی که شش ماه داشت خانواده اش به لوفن که اقامتگاه  معاون اسقف ناحیه بود و بر فراز آبشار رودخانه راین قرار داشت کوچ کردند.
یونگ دوران کودکی ناشادی را گذرانید. تنش های ناشی  از مشکلات زناشویی والدین خود را احساس می کرد و معمولاً خیلی تنها بود. مدرسه برایش ملال آور بود و حتی در 12سالگی تا مدتی به علت حمله های شبه صرع ،خود را از رفتن به مدرسه معاف کرداما چون دریافت این وضعیت او چه رنجی را به پدرش تحمیل می کند با ارادۀ خویش بر آن غلبه کردو با انگیزۀ بیشتر به مدرسه بازگشت.
از آنجا که پدر او کشیش بود، یونگ به کلیسا می رفت اما این کار را دوست نداشت و با پدر خود وارد مجادلات مذهبی تلخی می شد.به هر حال از پدر خود زبان لاتین را آموخت که امتیازی برای او نسبت به همکلاسی هایش محسوب می شد.
سرگرمی های عمده یونگ در دوران کودکی و نوجوانی جستجو در طبیعت و خواندن کتابهایی بودکه خود آنها را برمیگزید:
نمایشنامه، شعر، تاریخ و فلسفه یونگ با وجود همه مشکلات خویش، کارکرد خوبی در دبیرستان داشت و با نمرات درخشان فارغ التحصیل شد و برای ورود به رشته پزشکی به شهر بازل رفت .

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۰
هستی بانو

بازتولد از نگاه یونگ و سعدی

يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۴:۴۶ ب.ظ

چرا مفهوم بازتولد مهم است؟ و چرا توجه به تعریف این مفهوم اهمیت دارد؟

بازتولد


پاسخ این پرسش‌ها را هر شخصی باید در جهان‌بینی و انسان‌شناسی و جغرافیای معرفتی خود بدهد. از آنجا که می‌توان سعدی را نماینده انسان ایرانی در طول قرن‌ها دانست و یونگ نیز از روانشناسان بنام جهان است که با متد غربی درصدد تعریف دوباره جهان برای خود و بشر بوده است، بد نیست توجه شود که این دو در کجا و چگونه در مفهوم بازتولد انسان افتراق نظر دارند.
در نخستین نگاه به تولد انسان و تازه شدن جهان به بیتی از سعدی توجه کنید که فرمود: از در درآمدی و من از خود به در شدم/ گفتی کزین جهان به جهانی دگر شدم. به همین بیت فعلا بسنده می‌کنیم تا بعد. اما کارل گوستاو یونگ به پنج نوع بازتولد قائل است.

 ۱- تناسخ Metempaychosis:

 یا تناسخ ارواح؛ طبق این دیدگاه، حیات فرد در طول زمان با عبور از بدن‌های مختلف تداوم می‌یابد.
 ۲- تجسد  reincarnation:
 این مفهوم بازتولد الزاما به معنای تداوم شخصیت است. اصولا تجسد به معنای تولد مجدد در بدن انسان است.
 ۳- رستاخیز resurrection:
 این مفهوم به معنای احیای وجود انسان پس از مرگ است.
 ۴- تولد مجدد renovation:
 یعنی نوزایی در محدوده حیات فرد.
 ۵- مشارکت در فرآیند تحول:
 در این نوع بازتولد، فرد از طریق حضور در آیین‌ها در فیض الهی شریک می‌شود. 

۰ نظر ۰۲ آذر ۹۳ ، ۱۶:۴۶
هستی بانو

مکتب روانشناسی تحلیلی یونگ

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۰۷:۳۹ ب.ظ
در بررسی مفهومی شخصیت انسانی، با سه دسته پرسش روبرو هستیم
1ـ پرسشهای ساختاری : چه چیزهایی ساختار شخصیت را پایه گذاری می کنند؟
2ـ پرسشهای پویایی : این اجزا به چه نحوی دست به تعامل با خود و جهان بیرونی ذهن می زنند؟
3ـ پرسشهای رشد و تحول : چه منابعی انرژی شخصیت را ایجاد می کنند و باعث عملکردش می شوند؟
انرژی روانی چگونه در میان اجزای گوناگون شخصیت توزیع می شود؟
روانشناسی تحلیلی یونک می کوشد پاسخی روشن به این سوال ها بدهد. در روانشناسی یونک شخصیت بطور عام روان (psyche) یا ذهن نامیده می شود. روان، تمامی افکار ،‌احساسات و رفتارهای آگاهانه و ناآگاهانه را در بر می گیرد. کنش و عملکرد محتویات درون روان فرد، او را با محیط اجتماعی پیرامون همگام می کند


سه سطح کلی روان آدمی عبارتند از :
آگاهی consciousness
ناخودآگاه شخص personal unconscious
ناخودآگاه جمعی collective unconscious

۰ نظر ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۹:۳۹
هستی بانو